جملاتی که باید طلا باید نوشت؛ متن های طلایی آموزنده قشنگ از بزرگان
هلن، برعکسِ مادرش، سنگین و معقولانه روبهروی فواد نشسته است و گاهگاهی با تکان دادن سرش، گفتههایش را تأیید میکند. هرچه نباشد دستپروردهی من است! کنارش مینشینم و خطاب به فواد میگویم: