قاموس معاجم: معنى و شرح تعصب في معجم عربي عربي أو قاموس عربي عربي وأفضل
معنى `تعصب` في معجم اللغة العربية المعاصرة. تَعْصيب [مفرد]: 1- مصدر عصَّبَ. 2- (حي) توزيع الأعصاب في الجسم، أو العروق في ورقة النَّبات، أو الجناح في الحشرات.... عرض المزيد.

معنى `تعصب` في معجم اللغة العربية المعاصرة. تَعْصيب [مفرد]: 1- مصدر عصَّبَ. 2- (حي) توزيع الأعصاب في الجسم، أو العروق في ورقة النَّبات، أو الجناح في الحشرات.... عرض المزيد.
متعصب، متعصب و سرسخت fanatical (صفت) دیوانه، متعصب، شخص متعصب، دارای احساسات شدید، دارای روح پلید، خرافات پرست، خرافاتی
مردان متعصب و ... بهطورکلی میتوان گفت غیرت به معنای علاقه داشتن به یک چیز و تلاش برای مراقبت از آن است. در نتیجه هم خانمها و هم آقایان این احساس را تجربه میکنند. وقتی غیرت روی یک موضوع ...
dogmatic جزمی، کوته فکر، متعصب، غره، نا منعطف، خشک، لجوج. نژاد پرستی و تعصب بیس از اندازه میشه دُگم. براساس لغتنامه کومان دگم ادمیه که روی علایقش پافشاری میکنه و از امتحان کردن چیز های جدید و ریسک ...
جستوجوی «متعصب» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
mote (a)'asseb. کسی که بدون داشتن منطق و از روی احساسات از کسی یا چیزی طرفداری کند. ۱. خشک، خشکاندیش، فناتیک، قشری، قشریمسلک. ۲. غیرتمند، غیرتی. ۳. مدافع. ستیهنده، خشک سر.
متعصب. مترادف متعصب: خشک، خشک اندیش، فناتیک، قشری، قشری مسلک، غیرتمند، غیرتی، مدافع. برابر پارسی: پی ورز، خشک سر، خشکمغز، ستیهنده، کوردل. معنی انگلیسی: bigoted, prejudiced, fanatical, dogmatic, opinionated, sectarian, narrow ...
جانبداری کردن، حمایت کردن. ۱. خشکاندیشی ۲. حمیت، غیرت ۳. سختگیری ۴. عصیبت ۵. جانبداری، طرفداری، هواداری ( افراطی) ۶. جانبداری کردن، حمایت کردن.
(آنندراج). جراحت ریمناک. (ناظم الاطباء). || فسیل. سنگواره. موجود زنده ای که بر اثر تغییرات زمین به سنگ تبدیل شده باشد. || کنایه از آن که در تبعیت از احکام و سنن تعصب دارد. قشری. متعصب.
" به باور وینستون چرچیل، " متعصب کسی است که نمیتواند نظر خود را تغییر دهد یا موضوع را عوض کند." یعنی در کل تعصب یک متغیر وابسته بوده که عامل های زیادی در القاح این پدیده در اذهان عامه نقش دارد .
لغتنامه دهخدا. متعصب . [ م ُ ت َ ع َص ْ ص ِ ] (ع ص ) کسی که عصابه بر سر می بندد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آن که عصبیت می کند و دعوای عصبیت می نماید. (ناظم الاطباء) (از منتهی ...
متعصب . کسی که به هیچ وجه از عقاید کهنه ٔ خود دست برنمی دارد. پای بند عقاید و رسوم کهن . که به هیچ وجه از دیگرگونی متأثر نشود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ...
فرهنگ فارسی معین. (دُ) [ فر . ] (ص فا.) 1 - آن که متعصب در عقاید خود است . 2 - در سیاست در مورد کسانی به کار می رود که بدون دلیل و پایه و اساسی روی عقاید خود پافشاری می کنند. (دُ) [ فر . ] (ص فا.) 1 - آن که متعصب ...
چنانچه عرق را متعصب معنا نماییم، جمله ثقیل میشود. روشنفکری که متعصب است. !تناقض است. زیرا تعصب در قاموس روشنفکر نمیگنجد. پس شاید بتوان گفت استفاد از "ارق ملی"به معنای کسی است که بی خواب وطن است.
۱.۸ - تعصبهای جاهلی در حدیبیه. ۱.۹ - تعصب مشرکان عصر جاهلیت. ۱.۱۰ - برتریجویی در اثر تعصب و لجاج. ۱.۱۱ - نقش تعصب در ادامه کفر. ۱.۱۲ - اتهام جنون به انبیای الهی. ۱.۱۳ - نتیجه نهایی. ۲ - تعصب در احادیث ...
متعصب . کسی که به هیچ وجه از عقاید کهنه ٔ خود دست برنمی دارد. پای بند عقاید و رسوم کهن . که به هیچ وجه از دیگرگونی متأثر نشود. متحجر. [ م ُ ت َ ح َج ْ ج ِ ] (ع ص ) سخت گردیده . (از آنندراج ). صلب و سخت ...
معنای لونا. معنی لوکاس. معنای لوئیس. معنی لوسیا. معنای لورنا ناچو اندوجار من فارغ التحصیل در فلسفه اسپانیایی از دانشگاه آلمریا و متعصب سالها برای مطالعه و تجزیه و تحلیل معنی اسامی چه برای نام ...
در این اثر با هدف روشن شدن معنای «شخصیت متعصب» در علوم اجتماعی، مفاهیم مرتبط با آن مورد مطالعه و مرور اسنادیِ نظاممند قرار میگیرند.در این مقاله از روش تحلیل اسنادی به مرور نظریات و دیدگاه های این حوزه تئوریک ...
غیور به معنای غیرتمند و متعصب نیست. بلکه له معنای حسود است. Protective. این واژه تازى ( اربى ) است و برابر آن در پارسى مى شود : ستیهشنیک Setiheshnim ( پهلوى: ستیهیشْنیک : غیرتمند ، متعصب ، مردانه ، گردنکش ...
آزاداندیشی به معنای حقیقی، موجب رشد فکری می شود/ در فضای متعصب و آزاداندیشی به معنای حقیقی، موجب رشد فکری می شود/ در فضای متعصب و عصبانیت، نمی توان انتظار آزادی اندیشه را داشت ...
با معنای ظاهری اون کاری نداریم و از زوایای دیگه ب… در این مقاله میخواهیم در خصوص تعصب صحبت کنیم. در نگاه اول ممکنه تعصب خوب یا بد معنا بشه.
تعصب چیست و متعصب کیست؟. هر آنچه که لازم است در مورد تعصب بدانید! هارپر لی (Harper Lee) در کتاب برو دیده بانی بگمار (Go Set a Watchman) این گونه می نویسد: "تعصب یک واژه کثیف و ایمان واژهای تمیز است که در یک ...
معنای نام النا چیست؟. النا در لغت به معنی "زنی است که در کنار خورشید می درخشد" به فلاش آن به حدی روشن است که هر کسی را که با آن روبرو می شوید خیره می کند. او شخصی است که هر مردی مایل است با او ...
آیا فن کوتاه شده برای متعصب است؟ به طور کلی - و به احتمال بسیار درست - اعتقاد بر این است که فن شکل کوتاه شده ای از متعصب است. منشا متعصب (که می توان آن را به کلمه لاتین fanum به معنای "مقدس، معبد" جستجو کرد) کمتر در مورد آن اظهار ...
جزمی. [ ] ( اِخ ) از قرای بلوک قنقری فارس است. آبادیهای بلوک در کوهستان و میان دره ها متفرق اند و بهمین جهت مساحت آن حدود ده فرسخ در ده فرسخ است و زراعت خوب بعمل می آورد و پنج حمام وسه چهار مسجد دارد.
معنی دگم معنی دگم در لغتنامه معین (دُ ) [ فر ] (ص فا) = آن که متعصب در عقاید خود است; در سیاست در مورد کسانی به کار می رود که بدون دلیل و پایه و اساسی روی عقاید خود پافشاری می کنند.
اغلب مردم به طور طبیعی متعصب هستند. حتی بدون اینکه کاملاً از تعصبات خود آگاه باشند، آنها از بعضی چیزها خوششان میآید و از برخی دیگر متنفرند.
معنای سباستین توسط ناچو اندوجار در مقاله زیر ما قصد داریم نامی را به شما ارائه دهیم که اگرچه معنای واضحی دارد ، اما درک شخصیت آن آسان نیست ، حتی می تواند در موارد خاص تا حدودی ناراحت کننده باشد.
مقاوم در برابر نو. تنگ اندیش. سخت اندیش. افکار فسیلی. فسیل مغز. این واژه تازى ( اربى ) است و برابرهاى پارسى آن چنینند: سنگمن Sangman ( پارسى - پیشنهادى: سنگ اندیش، متحجر ) ، سنگ - اندیشSangandish ( پارسى ...
تعصب و تحجر به معنای ایستایی، تحولناپذیری، جمود و برنتابیدن فرهنگ و ارزشهای حق و متعالی است که ... قوم عاد به قدری لجوج و متعصب و جاهل بودند که در برابر دعوت آن حضرت به توحید خالص ...
این مطلب به بررسی تفاوت تعصب و تبعیض پرداخته، اهمیت آن را در روابط میان گروهی برجسته ساخته، روی عوامل تشدید ...
آموزش نحوه رفتار با شوهر متعصب و غیرتی. زن می تواند یک بار وقتی حال هر دو خوب بود بیرون از منزل با او در این باره گفتگو کند و محترمانه و به دور از هیجان از خودش دفاع کند در «هفت هشت کلمه یا ...
غیور. بَرنایِشتَنده. پِیوَرزنده. کوردل. . . دگم. . . بداندیش. . . . این واژه ریشه ای ایرانی دارد: لغت ئسبasab که عرب آنرا عصب مینویسد به معنای برانگیخته شونده هیجانی شونده است که در سنسکریت به شکلआसव ...
معنای اما. نیکول یعنی. معنای کارولینا. اسامی با. معنای بئاتریز ناچو اندوجار من فارغ التحصیل در فلسفه اسپانیایی از دانشگاه آلمریا و متعصب سالها برای مطالعه و تجزیه و تحلیل معنی اسامی چه برای ...
معنای معنوی عمیق دیدن تصادف رانندگی را در پست وبلاگ روشنگر ما کشف کنید. ... تصادفات اتومبیل اغلب به عنوان یک زنگ بیداری متعصب، به طور ناگهانی غیرقابل پیش بینی بودن و شکنندگی زندگی را به ما ...